عاشق
با یاد او که زمانی در زندان بی دیوار اسیر بود......وبالاخره طعم آزادی را چشید! پرنده ای هستم در قفس........ پرواز را از من گرفته اند...... بالهایم بسته است...... و احساس را از من گرفته اند..... من و امید پروازی دوباره...... من و احساس آوازی دوباره..... من و شادابی و عشق دوباره..... به من آموختند آزاد باشم میان گل ها برقصم شاد باشم..... بخوانم با نوای باد پاییز... و پروازی کنم از روی جاریز....... ولی افسوس آن عشق ها رفتند.....
نظرات شما عزیزان:
De$ign:khanoomi |